دانلود آهنگ به گیسوی تو سوگند هژیر مهرافروز

متن آهنگ به گیسوی تو سوگند با صدای هژیر مهرافروز

به تیغم گر کُشد دستش نگیرم
و گر تیرم زند منّت پذیرم

کمان ابرویت را گو بزن تیر
که پیش دست و بازویت بمیرم

که پیش دست و بازویت بمیرم

غم گیتی گر از پایم در آرد
به جز ساغر که باشد دستگیرم

به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم

به فریادم رس ای پیر خرابات
به یک جرعه جوانم کن که پیرم

برآی ای آفتاب صبح امّید 
که در دست شب هجران اسیرم

به تیغم گر کُشد دستش نگیرم
و گر تیرم زند منّت پذیرم

کمان ابرویت را گو بزن تیر
که پیش دست و بازویت بمیرم

که پیش دست و بازویت بمیرم

تفسیر شعر به گیسوی تو خوردم دوش سوگند مولانا:

تفسیر عرفانی
1.اگر معشوق، مرا با شمشیر خود بکشد، مانع کارش نمی شوم و منّت پذیرم و اگر مرا با تیر بزند، سپاس گزار او خواهم بود.غم و رنج عشق را با جان و دل قبول می کنم.می دانم که در عشق، فنا و نابود می شوم.
2.ای یار!به کمان ابرویت بگو که به سوی من تیر پرتاب کند تا پیش دست و بازوی تو جان دهم؛ قربان این مهارت تو.
3.اگر غم دنیا مرا از پای درآورد، به جز جام شراب، چه کسی می تواند مرا یاری کند و از غم رهایی بخشد؟
4.ای آفتاب صبح امید!طلوع کن و مرا از دست شب تاریک فراق نجات بده.ای معشوق!مرا به وصال خود برسان.
5.ای پیر باده فروش!به فریادم برس و با جرعه ای شراب مرا جوان کن؛ زیرا که در غم فراق، پیر و فرسوده شده ام.
6.ای یار!دیشب به گیسوی تو سوگند خوردم که هرگز سر از پای تو برندارم و در عشق تو وفادار بمانم.